فکری زیبا
Beautiful Mind
ای آنکه طلب کار خدایی به خود آ از خود بطلب کز تو خدا نیست جدا اول به خود آ چون به خود آیی به خدا اقرار بیاری به خدایی خدا پنج شنبه 13 فروردين 1394برچسب:, :: 21:55 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم نسیم عطرگردان را شکر در مجمر اندازیم
چو در دست است روزی خوش بزن مطرب سرودی خوش که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز بود کن شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
سخندانی و خوشخوانی نمیورزند در شیراز بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم دو شنبه 10 شهريور 1393برچسب:, :: 22:3 :: نويسنده : قهار متولی طاهر الهي به مستان ميخانه ات به عقل آفرينان ديوانه ات به میخانه وحدتم راه ده دل زنده و جان آگاه ده ميي ده كه چون ريزيش در سبو بر آرد سبو از دل آوز هو از آن مي كه در دل چو منزل كند بدن را فروزان تر از دل كند از آن مي كه چون چشمت افتد بر آن تواني در آن ديد حق را عيان از آن مي كه گر عكسش افتد به باغ كند غنچه را گوهر شب چراغ از آن می که گر عکسش افتد بجان توانی بجان دید حق را عیان از آن می که گر شب ببیند بخواب چو روز از دلش سر زند آفتاب ميي صاف ز آلودگي بشر مبدل به خير اندرو جمله شر مي معني افروز و صورت گداز ميي گشته مجنون راز و نياز ميي از مني و تويي گشته پاك شود جان ، چكد قطره اي گر به خاك چشي گر از اين باده كوكو زني شوي چون از او مست هوهو زني ميي سر به سر مايه عقل و هوش ميي بي خم و شيشه در ذوق و جوش بيا ساقيا مي به گردش درآر که می خوش بود خاصه در بزم یار ميي بس فروزانتر از شمع روز مي و ساقي و بادهٔ و جام سوز ميي کو مرا وارهاند ز من ز آئین و کیفیت ما و من از آن مي حلال است در كيش ما كه هستي و بال است در پيش ما از آن مي حرام است برغيرما كه خارج مقامست در سير ما ميي را كه باشد در او اين صفت نباشد به غير از مي معرفت تو در حلقه مي پرستان در آ كه چيزي نبيني به غير از خدا بگویم که از خود فنا چون شوی ز یک قطره زین باده مجنون شوی بشوریدگان گر شبی سر کنی از آن می که مستند لب تر کنی رضی الدین آرتیمانی یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:, :: 21:19 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
ما عاشق و مستیم و طلبکار خدائیم ما باده پرستیم و از این خلق جدائیم بر طور وجودیم چو موسی شده ازدست بی پا و سر آشفته و جویای لقائیم روحیم که در جسم نباشد که نباشیم موجیم که در بحر به یک جای نیائیم در صومعهٔ سینهٔ ما یار مقیمست ما از نظرش صوفی صافی صفائیم ما غرق محیطیم نجوئیم دگر آب ای بر لب ساحل تو چه دانی که کجائیم مائیم که از سایه گذشتیم دگر بار ما سایه نجوئیم همائیم همائیم مائیم که از ما و منی هیچ نماندست در عین بقائیم و منزه ز فنائیم گاهی چو هلالیم و گهی بدر منیریم گاهی شده در غرب و گه از شرق برائیم سید چه کنی راز نهان فاش نگفتیم در خود نگرستیم خدائیم خدائیم دو شنبه 11 آذر 1392برچسب:, :: 23:3 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است تا شعله در سریم ، پروانه اخگریم شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است ما مرغ بی پریم ، از فوج دیگریم پرواز بال ما ، در خون تپیدن است پر می کشیم و بال ، بر پرده ی خیال اعجاز ذوق ما ، در پر کشیدن است ما هیچ نیستیم ، جز سایه ای ز خویش آیین آینه ، خود را ندیدن است گفتی مرا بخوان ، خواندیم و خامشی پاسخ همین تو را ، تنها شنیدن است بی درد و بی غم است ، چیدن رسیده را خامیم و درد ما ، از کال چیدن است جمعه 1 آذر 1392برچسب:, :: 12:56 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
دل به دلبر گر سپاری دل بری دل بری کن تا بیابی دلبری هرکه انسانست از این سان خوانمش آن چنان انسان بسی به از پری از سر سر در گذر چون عاشقان عشقبازی نیست کار سرسری گر بیاری جام می یابی ز ما هر چه آری نزد ما آن را بری جان به جانان ده بسی نامش مبر حیف باشد نام جائی گر بری چون خلیل الله همه بتها شکن تا نباشی بت پرست آذری نعمت الله را اگر یابی خوشست زان که دارد معجز پیغمبری جمعه 1 آذر 1392برچسب:, :: 12:53 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
سايه سنگ بر آينه خورشيد چرا؟ خودمانيم، بگو اين همه ترديد چرا؟ نيست چون چشم مرا تاب دمى خيره شدن طعن و ترديد به سرچشمه خورشيد چرا؟ طنز تلخى است به خود تهمت هستى بستن آن که خنديد چرا، آن که نخنديد چرا؟ طالع تيره ام از روز ازل روشن بود فال کولى به کفم خط خطا ديد چرا؟ من که دريا دريا غرق کف دستم بود حاليا حسرت يک قطره که خشکيد چرا؟ گفتم اين عيد به ديدار خودم هم بروم دلم از ديدن اين آينه ترسيد چرا؟ آمدم يک دم مهمان دل خود باشم ناگهان سوگ شد اين سور شب عيد چرا؟ سه شنبه 28 آبان 1392برچسب:, :: 21:26 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
شنیده اید که آسایش بزرگان چیست برای خاطر بیچارگان نیاسودن به کاخ دهر که آلایش است بنیادش مقیم گشتن و دامان خون نیالودن همی ز عادت و کردار زشت کم کردن هماره بر صفت و خوی نیک افزودن ز بهر بیهده، از راستی بری نشدن برای خدمت تن روح را نفرسودن رهی که گمرهیش در پی است نسپردن دری که فتنه اش اندر پس است نگشودن سه شنبه 28 آبان 1392برچسب:, :: 20:50 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
الهی هر که تو را شناخت و علم مهر تو افراخت هر چه غیر از تو بود بینداخت. آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند شنبه 18 آبان 1392برچسب:, :: 22:41 :: نويسنده : قهار متولی طاهر مرغ دل حسرت زده شیدای حسین است سرمایه ی ما مشق الفبای حسین است تاریخ بشر تا ابد الدهر مداوم مدیون فداکاری و سودای حسین است سروی که نشد خم به زر و زور ستمگر آن سرو روان قامت رعنای حسین است پایندگی پرچم اسلام در عالم از غیرت و از همت والای حسین است دو شنبه 13 آبان 1387برچسب:, :: 21:46 :: نويسنده : قهار متولی طاهر هر زمان كه از جور روزگار و رسوايي ميان مردمان در گوشه ي تنهايي بر بينوايي خود اشك مي ريزم، و گوش ناشنواي آسمان را با فريادهاي بي حاصل خويش مي آزارم، و بر خود مي نگرم و بر بخت بد خويش نفرين مي فرستم، و آرزو مي كنم كه اي كاش چون آن ديگري بودم، كه دلش از من اميدوارتر و قامتش موزون تر و دوستانش بيشتر است. و اي كاش هنر اين يك و شكوه و شوكت آن ديگري از آن من بود، و در اين اوصاف چنان خود را محروم مي بينم كه حتي از آنچه بيشترين نصيب را برده ام كمترين خرسندي احساس نمي كنم. اما در همين حال كه خود را چنين خوار و حقير مي بينم از بخت نيك، حالي به ياد تو مي افتم، و آنگاه روح من همچون چكاوك سحر خيز بامدادان از خاك تيره اوج گرفته و بر دروازه ي بهشت سرود مي خواند و با ياد عشق تو چنان دولتي به من دست مي دهد كه شأن سلطاني به چشمم خوار مي آيد و از سوداي مقام خود با پادشاهان، عار دارم. جمعه 3 آبان 1392برچسب:, :: 13:36 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
راهی به خدا دارد خلوتـگه تنـهایی آنجا که روی از خود آنجا که به خود آیی هر جا که سری بردم در پــرده تو را دیدم تو پرده نشینی و من هـرزه ی هر جایی بیدار تو تا بـــــودم رویای تو می دیدم بیدار کن از خوابم ای شاهد رویایی از چشم تو می خیزد هنگامه ی سر مستی وز زلف تو می زایـد انگیزه ی شیدایی هر نقش نگارینــت چــون منظره ی خورشید مجموعه ی لطف است و منظومه ی زیبایی چشمی که تماشاگر در حسن تو باشد نیست در عشق نمی گنجد این حسن تماشـایی شهریار جمعه 3 آبان 1392برچسب:, :: 13:4 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست پرسید زان میانه یکی کودک یتیم: کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست؟ آن یک جواب داد: چه دانیم ما که چیست؟ پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت: این اشک دیده من و خون دل شماست ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گله آشناست دو شنبه 29 مهر 1392برچسب:, :: 20:27 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, :: 18:22 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, :: 18:15 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
عطار نیشابوری
دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, :: 14:24 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
چون نیست هیچ مردی در عشق یار ما را سجاده زاهدان را درد و قمار ما را جایی که جان مردان باشد چو گوی گردان آن نیست جای رندان با آن چکار ما را گر ساقیان معنی با زاهدان نشینند می زاهدان ره را درد و خمار ما را
درمانش مخلصان را دردش شکستگان را شادیش مصلحان را غم یادگار ما را
ای مدعی کجایی تا ملک ما ببینی کز هرچه بود در ما برداشت یار ما را
آمد خطاب ذوقی از هاتف حقیقت کای خسته چون بیابی اندوه زار ما را
عطار اندرین ره اندوهگین فروشد زیرا که او تمام است انده گسار ما را عطار نیشابوری
شنبه 3 فروردين 1392برچسب:, :: 13:21 :: نويسنده : قهار متولی طاهر دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست
جمعه 2 فروردين 1392برچسب:, :: 14:35 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
عطار نیشابوری
جمعه 2 فروردين 1392برچسب:, :: 1:18 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
اين شير را به مويي، زنجير ميتوان کرد از بحر تشنه چشمان، لب خشک باز گردند یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : قهار متولی طاهر دل من همي داد گفتي گوايي فرخي سيستاني یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, :: 22:3 :: نويسنده : قهار متولی طاهر پر کن پياله را کاين آب آتشين فريدون مشيري
یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, :: 23:6 :: نويسنده : قهار متولی طاهر
طاعت از دست نيايد گنهي بايد كرد در دل دوست به هر حيله رهي بايد كرد چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : قهار متولی طاهر رويت درياي حسن و لعلت مرجان زلفت عنبر صدف دهان در دندان ابوسعيد ابوالخير یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:, :: 21:55 :: نويسنده : قهار متولی طاهر مرد بی حاصل نیابد یار با تحصیل را " سنایی غزنوی" شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, :: 16:42 :: نويسنده : قهار متولی طاهر جان میدهم به گوشه زندان سرنوشت سر را به تازیانه او خم نمیکنم! افسوس بر دو روزه هستی نمیخورم زاری بر این سراچه ماتم نمیکنم با تازیانههای گرانبار جانگداز پندارد آنکه روحِ مرا رام کرده است! جان سختیام نگر، که فریبم نداده است این بندگی، که زندگیش نام کرده است! بیمی به دل ز مرگ ندارم، که زندگی جز زهر غم نریخت شرابی به جام من گر من به تنگنای ملال آور حیات آسوده یک نفس زده باشم حرام من! تا دل به زندگی نسپارم، به صد فریب میپوشم از کرشمهی هستی نگاه را هر صبح و شب چهره نهان میکنم به اشک تا ننگرم تبسم خورشید و ماه را! ای سرنوشت، از تو کجا میتوان گریخت؟ من راهِ آشیان خود از یاد بردهام یکدم مرا به گوشهی راحت رها مکن با من تلاش کن که بدانم نمردهام ای سرنوشت مرد نبردت منم بیا! زخمی دگر بزن که نیافتادهام هنوز شادم از این شکنجه خدا را، مکن دریغ روح مرا در آتشِ بیداد خود بسوز! ای سرنوشت، هستی من در نبرد توست بر من ببخش زندگی جاودانه را! منشین که دست مرگ ز بندم رها کند محکم بزن به شانه من تازیانه را «فریدون مشیری»
شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, :: 15:56 :: نويسنده : قهار متولی طاهر کی شعر تر انگیـــزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنــی گفتیم و همین باشد از لعل تو گـــــر یابم انگشـــــــتری زنهار صد ملک سلیمانم در زیــــر نگیـــــن باشد غمناک نباید بـــــود از طعن حسود ای دل شاید که چــــــو وابینی خیر تو در این باشد هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیــز نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد جام می و خون دل هـر یک به کسی دادند در دایـــــــره ی قسمت اوضاع چنین باشد در کار گلاب و گل حکم ازلی این بــــود کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشـــــد آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطـر کاین سابقه پیشیـــــن تا روز پسین بـــــاشد «حافظ» شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, :: 15:17 :: نويسنده : قهار متولی طاهر آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |